بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-من با حکیم گیلانی با آنکه به مسلمانی من اعتقاد واقعی نداشت بی نهایت دمخور شده بودم حل هر مشکلی را از او می خواستم او هم بدون مضایقه مشکل مرا حل می کرد یک روز از آن حکیم دانشمند سئوال کردم که ایران با آن عظمت واقتدار که یک حدش آخر هند وحد دیگرش آخر حبشه بود وشرق وغرب عالم تما ما" مطیع و باجگذار او بودند چگونه از یونان واز غرب ومغول شکست خورد. فرمود همان قسم که ظهور جسم خارجی دربدن انسان سبب رنجوری ومرض می شود ومزاج انحراف از اعتدال حاصل می کند اجنبی وملل خارجی در کشور همین عمل را می کنند یعنی ملک وملت را مریض میکند خصوصا" یهودی ومزدک که اساس خرابی مملکت را این دو فراهم نموده اند درابتدای امر یهود ومزدک در دربار شاهنشاهی ایران ایجاد نفاق نموده و اسا س بدبختی ایران را فراهم نمودند.
سستی عقیده بزرگان بی دین و ایالت مداران ، زن گرفتن بزرگان از یهود ی ها و این باعث شد که نفوذ زیادی دردربار ایران پیدا کردند. ( رجوع به تورات به کتاب 12مورخان معروف به کتاب استر مشتمل برده فصل که هر فصلی مشتمل برچندین آیه است) واختلافی که میان شاه وبزرگان ایجاد نمودند.هیر بدان می گفتند مردم کافر شده وکلیمی ها به شاه می رساندندکه همه رؤسای مذهب واعیان دشمن شاه شده اند .
این بود که نسبت به یکدیگر منافق شده واطاعت وصمیمیت تبدیل به نفاق و دسیسه کاری شد .دروغ و تزویر که در مذهب ایرانی بدترین گناه بود رواج یافت آن اطا عت وصمیمیت از بین رفت آنوقت یک دسته از یونانی ها که تا آنوقت مخذول ومنکوب ایرانی بودند سرتاسر ایران را نوردیدند.به حدی اختلاف ونفاق درایران شیوع یافته بود که بخط یونانی مکاتبه ویونانی ماْبی را افتخار خود می دانستند------شبها جمع کثیری درمنزل حکیم احمد گیلانی مجتمع می شدند وشبهای دوشنبه وجمعه ذکر میگرفتند منهم درآنجا سر سپرده بودم دوستان وبرادران طریقت بیشماری داشتم میرزا آقا خان نوری هم دراین خانقاه سرسپرده بود وبه واسطه او نوری ها وبستگان او که از اهل نور بودند جزو مردة حکیم وسر سپرده بودند.از جمله بستگان او میرزا رضا قلی ومیرزا حسین علی و میرزا یحیی که از نو کرها و بستگان نزدیک میرزا آقا خان بودند وخیلی هم به من اظهار خصوصیت می کردند دونفر اخیر الذکر محرم من شدند . از هرجا خبری می شد به من اطلاع می دادند من هم درعوض آنچه لازمه کمک بود به آنها می کردم .-کینیاز دار لگورکی که دوره جاسوسی ونظامی وسیاسی یادگرفته است وسپس وظیفه یک دین جدید را باید جانشین دین اسلام کند که سیستم پیدا کرده است وکم کم صاحب نفوذ سیاسی شدند ودست اجانب را ازایران کوتاه خواهند کرد چگونه مقدامات را تهیهمیکند ومسلمان میشود وبا دختر برادرزاده یک عالم ازدواج میکند وسری توی سرها درمیاورد ومرید خان نوری میشود که یک خانقاه دارد که بزرگان درانجا حضور پیدا میکند ازجملهمیرزا حسنعلی وبرادرش یحیی -صبح ازل که برای ایشان جاسوسی میکردند- باید دقت کرد هرکس دراخور غرب تغذیه میکند باید به انها مشکوک بود